مکانی برای مطالعه درس و دسترسی به منابع نایاب علمی. امروزه این کتابخانه با آن گستردگی و امکانات قابل ملاحظه، حتی برای پژوهشگران دیگر کشورها نیز، یک گوهر تابناک محسوب میشود؛ میلیونها جلد کتاب، سند و مجله در دسترس مخاطبان قرار دارد تا کارشان را راه بیندازد و خدمتی باشد برای فرهنگ و دانش و البته تبلور این حدیث نبوی که «ز گهواره تا گور دانش بجوی». درباره تاریخ کتابخانه بسیار میتوان نوشت. جایی که ممکن است بارها از آن دیدن کرده باشید، اما در پس ظاهر زیبای خود، خاطراتی غریب دارد.
فقط ۳هزار و ۶۰۳ جلد کتاب!
این مکان تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چنین پیشرفته و مجهز نبود؛ یکی از قدیمیترین گزارشهای مربوط به احوال کتابخانه، مربوط به «خانیکوف»، سیاح و جغرافیدان روس است که در سال ۱۲۷۴ و در دوره قاجاریه به مشهد آمد و از کتابخانه دیدن کرد. در گزارش او، آمار موجودی کتابخانه، ۳هزار و ۶۰۳ نسخه از انواع قرآنهای خطی، چاپی، کتاب و وقفنامه قید شده است. وی در این باره مینویسد: «در بخش احکام، قوانین و مجموعهها موضوعهای جالب و منتشر نشدهای وجود دارد، اما برای کشف آنها باید چند ماهی در مشهد اقامت گزید». جالب است بدانید که با وجود کم بودن نسخههای موجود در کتابخانه، حوزههای علمی محل توجه میان آنها، نسبتاً گسترده بود. مثلاً خانیکوف از برخی کتابهای کمیاب و نادر مانند «اسفریکای تئودوزیوس» و «مخروطات آپولونیس» که هر دو در زمینه ریاضیات به رشته تحریر درآمده است، به عنوان بخشی از گنجینه مکتوب کتابخانه حرم نام میبرد.
کتابخانه، بدون تالار مطالعه
نکته دیگری که باید بدان توجه داشت، مکان مطالعه است. تا پیش از ساخت تالار مطالعه کتابخانه، مکان مشخصی برای مطالعه کتاب در حرم وجود نداشت. از آنجا که برخی از کتابها را، از جهت منظور واقف آنها نمیشد از حرم مطهر خارج کرد، به ناچار شخص اهل مطالعه، باید آنها را از کتابخانه میگرفت و در اماکن متبرکه به مطالعه کتاب میپرداخت. محل مطالعه، معمولاً در قبض امانت کتاب که توسط متصدی کتابخانه صادر میشد، قید میگردید؛ مثلاً در مورد قرآنها تصریح میکردند باید در پایین پای مبارک و... تلاوت شود. این تعیین مکان، در بسیاری از مواقع، مربوط به نیت واقف کتاب و به ویژه قرآن کریم میشد.
چالش امانت کتاب!
در این بین، کتابهایی هم بودند که برای بیرون بردن از حرم امانت داده میشدند. مهلت امانت در دوره قاجار، ضوابط خاصی نداشت و معمولاً طبق شرایطی که واقف تعیین کرده بود، در نظر گرفته میشد؛ مثلاً فرد میتوانست آن را سه یا چهار ماه از کتابخانه امانت بگیرد و البته این مدت قابل تمدید بود.
گاه در قبض امانت قید مشخص تاریخی وجود نداشت و صرفاً اشاره میشد که شخص پس از رفع نیاز آن را برگرداند یا هر وقت کتابدار لازم داشت، آن را عودت دهد. تعداد کتابهایی که در این دوره امانت داده میشد، ظاهراً حد و مرزی نداشت، اما معمولاً، بر حسب نیاز و شخصیت و جایگاه امانتگیرنده، بین یک تا ۱۴ کتاب را به صورت همزمان امانت میدادند. اسناد موجود از کتابخانه حرم در دوره قاجار نشان میدهد که امانتگیرندگان، از صنوف و طبقات مختلف مردم مشهد بودند و در میان آنها، از واعظ و طلبه گرفته تا سنگتراش و تنباکوفروش و زرگر وجود داشت. بخش مهمی از کتابهای کتابخانه یعنی قرآنهای وقفی، عموماً و به صورت روزانه به خدام امانت داده میشد تا در اماکن متبرکه تلاوت کنند یا برای تلاوت در اختیار دیگران بگذارند. چنین رویهای، البته با توجه به معدود بودن مراجعان و کوچک بودن شهر و دسترسی به افراد، قابل تحمل بود و شاید میشد با آن کتابخانهای را با حدود ۳هزار و ۶۰۰ جلد کتاب و سند اداره کرد؛ اما قطعاً قابل ادامه دادن نبود. هر چند گزارش مشخصی در این باره وجود ندارد، اما میشود حدس زد که امانت گرفتنهای بیبازگشت، چه بر سر گنجینه کتابخانه میآورد. به همین دلیل، مسئولان وقت به فکر افتادند که مانع از این مشکل شوند و بهترین روش هم، پاک کردن اصل مسئله بود؛ یعنی موقوف کردن امانت دادن کتاب!
آغاز محدودیت ۶۰ ساله
روند امانت دادنهایی که به آن اشاره شد، تا سال ۱۲۸۰ هـ.ق (۱۲۴۲ خورشیدی) برقرار بود. اما از این زمان به بعد، به دلایلی که برشمردیم، امانت دادن کتاب موقوف شد و کتابخانه تنها کتابها را برای مطالعه در اختیار مراجعان قرار میداد تا به صورت حضوری، نیاز خود را برطرف کنند. این رویه پس از بازدید ناصرالدینشاه از کتابخانه در سال ۱۲۸۳ هـ.ق (۱۲۴۵ خورشیدی) و دستور او مبنی بر امانت ندادن کتابها و تلاش مجدانه برای حفظ آنها تداوم یافت و به احتمال زیاد موجب دردسر فراوان اهل علم شد به ویژه آنکه کتابخانه فاقد تالار مطالعه بود. از طرفی این محدودیت وقتی بیشتر شد که ساعت ارائه خدمات کتابخانه، روزهای فرد هفته و از سه ساعت به غروب مانده تا غروب آفتاب تعیین شد؛ محدودیتی که تا سال ۱۳۴۲هـ.ق (۱۳۰۲ خورشیدی) به مدت حدود ۶۰ سال، کم و بیش ادامه داشت و دمار از روزگار کتابخوانها درآورد. در واقع علاقهمندان به مطالعه، جور کسانی را کشیدند که بدون احساس مسئولیت، تهدیدی برای گنجینه ذیقیمت و میراث مکتوب کتابخانه آستان قدس بودند. در سال ۱۳۰۲هـ.ش و احتمالاً پس از افتتاح قرائتخانهها در اواخر دوره قاجار، سرانجام تصمیم گرفته شد تا روند امانت دادن کتاب، با مقررات جدید دوباره آغاز شود.
نظر شما